Friday 25 March 2011

و زندگی خیال بود

و زندگی خیال بود، فسانه بود
ز خویشتن گریختن و ساختن به نغمه زمانه بود
ودوستی و دوستان و دوست داشتن
همه، همه بهانه بود، بهانه بود
و وقت رقص روسپی زندگی
صدایک حزین شعر من ترانه بود
در ابتدا زمین و آسمان و آدمان
به چشم ساده بین من
نمای شاعرانه بود
و عقل فاضلانه بود
و فضل عاقلانه بود
وعشق صادقانه بود
و صدق عاشقانه بود
کنون که طی نموده ام تمام آن طریق و راه ها
کتاب زندگی من شده کتاب اشتباه ها
همه صواب من بوده گناه ها
و مانده در دلم هوای سرد آه ها
و ناشناس گشته اند در نگاه من نگاه ها
خدا، خدا تمام زندگی خطا بوده
و آدمان که لعبت هوای خویش بوده اند
تمام حرف هایشان ریا بوده
خدا توی شفیق و متکای من
انیس کنج انزوای من
خدا مرا ز کذب ها دروغ ها جدا بکن
خدا مرا ز آدمان رها بکن
مرا تو هم نشین نوریان و همدم فرشته ها بکن
خدا مرا ز آدمان رها بکن،
رها بکن،
رها بکن!