آرزویم می کند هر لحظه جولانی دگر
لاله ام دارد تمنای خیابانی دگر
زین نیستان با دل من همنوا یک نی نشد
می برم بیگانه ای خودرا نیستانی دگر
شمع ما روشن تر از پوف حسودان می شود
لرزه اش لرزان بسازد ظلمتستانی دگر
کو شکوه رستمی و کو خراسان زاده گی
رستم دیگر بباید یا خراسانی دگر
شاعری از شعر گفتن اصل مقصودم نبود
لاله ام دارد تمنای خیابانی دگر
زین نیستان با دل من همنوا یک نی نشد
می برم بیگانه ای خودرا نیستانی دگر
شمع ما روشن تر از پوف حسودان می شود
لرزه اش لرزان بسازد ظلمتستانی دگر
کو شکوه رستمی و کو خراسان زاده گی
رستم دیگر بباید یا خراسانی دگر
شاعری از شعر گفتن اصل مقصودم نبود
از بیان سوز دل گشتم غزلخوانی دگر
No comments:
Post a Comment